حالم خوبه

 

هنوز میتونم کتاب بخونم


این یه نشونه خوبه


 
پس عینک نیازی نیست


داد، بیداد


عزیزم


ببار ای بارون ببار

 

استاد، فحش، جیغ


هورا


پس صداهارم میشنوم!


آفرین دارن این گوشا

 
امتحان میکنیم


بگم؟ بگو


یک دو سه چهار


اوه،پس زبونمم کار میکنه


تا خونه تو هم

 
پیاده میام


پس به پاهامم امیدی هست!


دارم اینا رو تایپ میکنما


هه هه


یه خبر خوبه دیگه


دستامم سالمن


چند تا نفس عمیق


خیلی خوبه


بینیم میگم


مشکلی نداره!


آخ یادم رفت


قلبم!!!!!!!!!!!!!!!!


چه جالب


فکر کنم نمیزنه


با خودم میگم


ای بابا


جونت سلامت!!!


قلب به چه کارت میاد آخه!!!!


بابا مرده متحرکم


میتونه سالم باشه!!!


فقط باید خودت بخوای


پس دیدی حالم خوبه!!


مغزم!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟


..................................................


پ.ن : آدم فهمیده ای بود ، خوب میدانست کجا خودش را به نفهمی بزند...

 

شب

 

شب چو در بستم و مست از می نابش کردم

ماه اگر حلقه بدر کوفت جوابش کردم

ديدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا

گر چه عمری به خطا دوست خطابش کردم

منزل مردم بيگانه چو شد خانه چشم

آن قدر گريه نمودم که خرابش کردم

شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع

آتشی در دلش افگنده و آبش کردم

غرق خون بود و نمی مُرد زحسرت فرهاد

خواندم افسانه شيرين و خوابش کردم

دل که خونابه ی غم بود و جگر گوشه ی دهر

بر سر آتش جور تو کبابش کردم

زندگی کردن من مردن تدريجی بود

آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم


 

پ.ن :

وقتی دلت گرفته...وقتی غمگینی...وقتی از زندگی سیری...حواستو خیلی جمع کن!

چون طعمه خوبی هستی !!!

این نیز بگذرد

 

 

 سيگار زیر لب....دودی غلیظ.. ریه ام بی تقصیر است ...

دارد تاوان ندانم کاری طبقه پایینیش اش را پس میدهد...

سيگار ميکشم تا دود کنم خیال بودنش را... تا سیاه کنم دوران زجرم را....

زندگی بی رحم است.... زندگی لحظه به لحظه شده است...

زندگی کام به کام سيگاراست