آدم باید با خودش مهربان باشد، باید خودش را دوست داشته باشد...آدم باید اصلا"

خودش را بردارد گاهی ببرد یک گوشه ایی دست بیندازد دور گردن خودش، خودش

را ببوسد،با خودش آشتی کند،گذشته را فراموش کند حتی، هی اشتباهش را پتک نکند،

نکوبد توی سر خودش، هی با پشت دست محکم نزند توی دهان خودش ،نباید مدام به

خودش سرکوفت بزند که اشتباه کردی، که باختی، که باید آن یکی راه را می رفتی

آن یکی راه را انتخاب میکردی...آدم باید با خودش مدارا کند گاهی، .نباید با خودش

سخت گیر باشد، هی خودش را به چالش بکشد،.گیر بدهد به خودش، به دور و برش،

نباید سر خودش داد بزند، خودش را بازخواست کند هی، هی انگشت کند توی

چشم و چال خودش، چشم و چال گذشته اش...آدم باید حواسش به خودش باشد.

باید با خودش مهربان باشد.خودش را دوست داشته باشد، با خودش دوست باشد.

باید گاهی پیشانی خودش را ببوسد، خودش را ببخشد،با خودش آشتی کند...

آدم گاهی چاره ایی ندارد جرء اینکه با خودش آشتی کند.