خود شکن

اين مرد خود پرست
اين ديو، اين رها شده از بند
مست مست
استاده روبه روي من و
خيره در منست
***
گفتم به خويشتن
آيا توان رستنم از اين نگاه هست ؟
مشتي زدم به سينه او،
ناگهان دريغ
آئينه تمام قد روبه رو شكست .
+ نوشته شده در جمعه ۲۶ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۵:۱۵ ب.ظ توسط یک شرقی
|