باران که شدی... مپرس این خانۀ کیست

سقف حرم و مسجد و میخانه یکی است

 

باران که شدی پیاله ها را نشمار

جام و قدح و کاسه و پیمانه یکی است

 

باران! تو که از پیش خدا می آیی...

توضیح بده عاقل و فرزانه یکی است

 

بر درگه او چونکه بیفتند به خاک

شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکی است

 

با سورۀ دل اگر خدا را دیدی

حمد و فلق و نعرۀ مستانه یکی است

 

این بی خردان خویش خدا می دانند

این جا سند و قصه و افسانه یکی است

 

از قدرت حق هرچه گرفتند به کار

در خلقت حق، رستم و موریانه یکی است

 

گر درک کنی خودت... خدا را بینی

درکش نکنی... کعبه و بتخانه یکی است!