در تمام طول تاریکی
سیر سیرک ها فر یاد زدند:
((ماه، ای ماه بزرگ...))
*
*
در تمام طول تاریکی
شاخه ها با آن دستان دراز
که از آن ها آهی شهوتناک
سوی بالا می رفت
و نسیم تسلیم
به فرامین خدایانی نشناخته ومرموز
و هزاران نفس پنهان ، در زندگی مخفی خاک
و در آن دایره سیار نورانی ، شبتاب
دقدقه در سقف چوبین
لیلی در پرده
غوک ها در مرداب
*
*
همه با هم ، همه با هم یکریز
تا سیپیده دم فریاد زدند:
(( ماه ، ای ماه بزرگ ...))
*
*
در تمام طول تاریکی
ماه در مهتابی شعله کشید
ماه
دل تنهایی شب خود بود
داشت در بغض طلائی رنگش می ترکید
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱:۲۲ ب.ظ توسط یک شرقی